اولین شب سرد پاییزی

ساخت وبلاگ
با امیر توی خیابون ها دور میزدیم و موزیک گوش میدادیم و سیگار میکشیدیم و بعضا با موسیقی ها سکوت عمیقی بینمون برقرار میشد . حدودا سه ساعتی ا هم بودیم و بعد اومدیم خونه و من پیاده شدم و اون رفت . فردا عاشوراست . قراره ضبح ارمان رو ببینم اگه بیاد البته .  عجیب سرد بود امشب و من تو این سرما به تنهایی و زخمهایم و بدی ها فکر کردم و به این که چقدر مهربانی و گذشت از ما دور شده و من همیشه با گذشت و مهربانی فقط سعی کردم ین فرهنگ رو ترویج بدم و دریغا از اونایی که این رو به حسا ضعف گذاشتن و نمیدونن که این حنجره فحاش تر از این حرفاست و این روح یاغی تر از این مهربانیه . دریغا . اشکال نداره و چاره فقط دوری از این آدم هاست . 

مارکوپولو در سرزمین عجایب...
ما را در سایت مارکوپولو در سرزمین عجایب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : becomingascientista بازدید : 281 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:26