"سَر" نوشت

ساخت وبلاگ
همیشه می گویند باید از نو نوشت ، از سر نوشت و سرنوشت را دوباره نوشت . سرنوشت من خوب یا بد همین بوده که تا امروز بامداد 18 مهر 1394 گذشته دقیقا 25 سال و نیم از عمرم رفته و شاید به خیلی چیزهایی که میخواستم نصفه و نیمه رسیدم و یا درصدی کمتر . نمیتونم بگم باید از صفر شروع کنم اما باید از همین قابلیت هایی که دارم هم استفاده کنم . وقتی از اون رشته ی فنی توی دانشگاه دولتی انصراف دادم تا فقط احساس رهایی کنم و از جبری که از 15 سالگی با من بود رها بشم ، وارد گردشگری شدم . رشته ای که هیچ شناختی ازش نداشتم و دانشگاه علمی کاربردی ای که از لحاظ علمی و فرهنگی به شدت پایین بود اما خوب یا بد کلی خاطره برای من رقم زد وکلی داستان ها پیش روی من گذاشت که تا امروز نیز همراه من موندن . و پای من به اون هتل لعنتی باز شد تا سر از هتل های دیگه و رستوران و کافی شاپ در بیارم و بعد دوسال تحصیلات مرتبط با این رشته ها و تا به امروز که خسته و نومید از کار کردن در جاهای مختلف و الان که بیکار . تنها چیزی که کمکم میکنه شاید راه انداختن کار خودم باشه . میخواد سوپر مارکت باشه یا کیترینگ یا کافی نت یا کافی شاپ یا تعمیر لوازم برقی ! رویای همیشگی مهارجت هم که همچنان توی سرم میچرخه و من یه قدم برداشتم و امتحان آیلتس دادم آکادمیک . خوب تحصیلی رفتن شاید دم دستی ترین راه قانونی باشه اما پرهزینه و اقامت هم نداره و باید بعدش برگردی .باید هنوز زمان بخرم و یه سری کارها تو همین کشور انجام بدم تا به مرحله ی permanent برسم و این شاید 6 تا 7 سال زمان ببره . اما باید زودتر شروع کنم . از همین فردا . فردا باید برم مشاوره ی تجاری بگیرم و ببینم چطوری میتونم بیزینس خودم رو با شرایطم راه بندازم . و قصد ادامه تحصیل هم فعلا ندارم تا بتونم کارم رو راه بندازم و بعد ... 
برچسب‌ها: struggle
+ نوشته شده توسط کیان در شنبه هجدهم مهر ۱۳۹۴ و ساعت 3:19 |
مارکوپولو در سرزمین عجایب...
ما را در سایت مارکوپولو در سرزمین عجایب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : becomingascientista بازدید : 286 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 22:37