هر وقت به تو نگاه میکنم یاد دوستانم میفتم که خیلی از وقت های خوبم رو با اونا گذروندم هرچند آزارم میدادن اما بازم به معاشرت باهاشون ادامه میدادم . تو حتی منو یاد رقیب های توی محل کار میندازی با ایننکه تو روم میخندیدن و پشتم بد میگفتن اما من بازم فردا صبح بهشون سلام میکردم و دستاشون رو محکم فشار میدادم . من بهشون صبر ، مقاومت ، استقامت و تلاش رو یاد میدادم . بهشون بردن تو بازی رو یاد می دادم . هر وقت تو رو میبوسم یاد معشوقه هام میفتم با اینکه ترکم کردن و بهم خیانت کردن اما من خوب توی رختخواب میکردمشون و طعم عشقم رو فراموش ناشدنی میکردم واسشون . تو هیچ فرقی با اونا نداری و منم نمیزارم تو منو ببری . وقتی نگاهت میکنم میدونم قراره منو زجر بدی ، میدونم قراره منو نابود کنی میدونم تو یه روز آخر منو میکشی اما من ترکت نمیکنم چون تو همیشه اینجا میمونی . هر وقت بهت فندک میزنم و شعله ورت میکنم میدونم قرار با همدیگه بسوزیم و تموم بشیم . من این معرفت تو رو خیلی دوست دارم . تو خیلی مثل خودمی . پا به پام میای . تا اخرش هستی حتی اجازه میدی من ببرم با اینکه دوتایی میدونیم یه روزی بازنده ی اصلی من میشم . مارکوپولو در سرزمین عجایب...
ما را در سایت مارکوپولو در سرزمین عجایب دنبال می کنید
برچسب : شریک کاری,شریک زندگی,شریک سرمایه گذار,شریک به انگلیسی,شریک وسرمایه گذار,شریک مهستی,شریک سقف من نیستی,شریک تجاری,شریک جرم,شریک غم, نویسنده : becomingascientista بازدید : 223 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 20:07